قيام حضرت زهرا سلام الله عليها
فدك در واقع وسيله اي براي دستيابي به هدفي مهم بود .مسأله بسيار مهميكه در آن روز كسي غير از حضرت زهرا(سلام الله عليها) به آن توجه نميكرد جايگزيني حاكميت مردم به جاي حاكميت خدا بود. درواقع اصل مبارزات تماميائمه به خاطر اين مسأله بوده است كه خداوند بايد حاكم باشد يا مردم. اگر خدا حاكم مطلق است پس او بايد رهبر انتخاب كند و اينكه پس از رحلت پيامبر گرامياسلام مردم به سراغ ابوبكر رفتند يعني حاكميت خدا را كنار گذاشته و سراغ حاكميت مردم رفتند واين اولين و بزرگترين انحراف درهر حكومتي است. انحرافي كه موجب تمامي شكستها و ناكاميها ميشود. درواقع بزرگترين بدبختي مسلمين اين است كه امر آسماني را زميني كردند. و تماميمشكلات مسلمين ازهمينجا سرچشمه گرفت كه تعيين امام را برعهده خود گرفته و رأي خدا و رسول را قبول نكردند.
به همين دليل بلافاصله پس از تعيين ابوبكر، جنگهاي رده به پا شد كه در آن بيش از 30000 نفر كشته شدند و اين اولين شكست ياران اسلام بود. بسياري از افرادي كه به اسم مرتدين كشته شدند، مرتد نبودند بلكه افراد مؤمني مثل مالك بن نويره و قبيله او وبسياري ديگر از قبايل به اين دليل كه ما با علي بيعت كرديم و به شخص ديگري زكات نميدهيم كشته شدند. برخي ديگر ميگفتند اگر ابوبكر ميتواند خليفه رسول خدا شود چرا ما جانشين پيامبر نشويم!! و اين همان اولين شكاف بزرگ در اسلام بود، يعني هرج و مرج، يعني هر كسي داعيه خلافت داشته باشد، يعني حاكميت شخصي، يعني هر كسي كه زور بيشتري دارد بايد حاكم شود، و اين به خاطر عدم حاكميت معصوم و امام انتخاب شده از طرف خداست.
حضرت زهرا سلام الله عليها به خوبي درك ميكردند كه اگر امروز خليفهاي كه با انتخاب عدهاي قليل و با زور و تهديد روي كار آمده است به عنوان خليفه واقعي رسول الله شناخته شود، فردا افرادي مثل يزيد و حجاج هم به عنوان جانشين برحق پيامبر شناخته ميشوند، و كسي مثل امام حسين عليه السلام، فرزند رسول الله هم اگر بخواهد قيام كند او را به عنوان يك انسان مرتد ميكشند و هيچ كسي هم متوجه نميشود. در واقع مبارزات حضرت زهرا سلام الله عليها مقدمه قيام عاشورا و سرنگوني حاكميت سياه بنياميه بود.
.