معرفی وبلاگ
وَإِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاَِنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ، فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ، وَدَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى ، وَأَمَّا أَعْدَاءُ اللهِ فَدُعَاؤُهُمْ الضَّلالُ، وَدَلِيلُهُمُ الْعَمْى... نهج الباغه خطبه 38 شُبهه را از اين جهت شُبهه ناميده اند كه شبيه و مانند حق است، پس روشني دوستان خدا در چيزهاي شُبهه ناك، ايمان و يقين است، و راهشان راه هدايت و رستگاري است و اما دشمنان خدا پس دعوت آنان به ضلالت و گمراهي است، و راهنماي آنان كوري آنان مي‎باشد.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 502520
تعداد نوشته ها : 502
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

بسم الله الرحمن الرحیم.

در مورد روایتی از کافی که  برخی از مشککین مطرح کرده تا به زعم خودشان ، تحریف قرآن را از آن استنتاج کنند ، اقول و بلله الاعتصام :

این روایت در کافی ، ج 2 ص634 – ک فضل القرآن- ب النوادر- ح 28- آمده است.

سند روایت :

محمد بن یعقوب الکلینی عن محمد بن یحیی العطار عن احمد بن محمد بن عیسی عن علی بن الحکم عن هشام بن سالم عن ابی عبدالله علیه السلام ...

سند روایت صحیح است.

متن روایت : إِنَّ الْقُرْآنَ الَّذِی جَاءَ بِهِ جَبْرَئِیلُ إِلَى مُحَمَّدٍ- صلی الله علیه و آله- سَبْعَةَ عَشَرَ أَلْفَ‏ آیَة.

قرآن که جبرئیل بر محمد-صلی الله علیه و آله- نازل کرد ، 17 هزار آیه بود.

توضیحات :

طبیعتا قرآن منزه از هر گونه اشکال و ایراد و زیادت و نقصان است .

لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ(سوره فصلت آیه 42)

هیچ گونه باطلى، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى آید; چرا که از سوى خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است.

و خداوند متضمن حفظ آن شده و فرموده :

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ(سوره حجر آیه 9)

ما قرآن را نازل کردیم; و ما بطور قطع آن را حفظ مى کنیم

بر فرض که همان عدد هفده هزاری که مشککین در روایت کافی به آن استناد کرده باشند ، مد نظر باشد ، در پاسخ می گوییم :

الاعتقادات فی دین الإمامیه - الشیخ الصدوق - ص 84 – 85- باب(33) الاعتقاد فی مبلغ القرآن

إنه قد نزل الوحی الذی لیس بقرآن ، ما لو جمع إلى القرآن لکان مبلغه مقدار سبعة عشر ألف آیة .

 قطعا از آن قبیل وحیی نازل شده که جزو قرآن نیست ،  که اگر بقرآن ضمیمه می شد ، قرآن به هفده هزار آیه مى‏رسید.

(الاعتقادات فی دین الإمامیه، ابو جعفر محمد بن بابویه الصدوق ،متوفی 381 ه .ق ، با تحقیق  عصام عبد السید ،چاپ دوم ،سال 1414 - 1993 م ، انتشارات  دار المفید للطباعه والنشر والتوزیع - بیروت – لبنان)

شیخ صدوق -علیه الرحمه- می فرماید: مثلا احادیث قدسی که اگر به قرآن ملحق می شد ، حجم قرآن ، به اندازه 17 هزار آیه می شد و خوشان رضوان الله علیه نمونه هایی ذکر می کند.

علمای شیعه ،  در باب احادیث قدسی کتابهای مفصلی  نوشته اند فرضا کتاب : الجواهر السنیة فی الأحادیث القدسیه(نوشته صاحب وسائل  ، شیخ حر عاملی) یا احادیث قدسی که بن شعبه حرانی (رض) در خاتمه تحف العقول آورده  و ...

علامه میرزا ابوالحسن شعرانی (متوفای 1393 ه. ق) ، در پا ورقی شرح الکافی (مازندرانی) ، می فرماید :

أما کلمة سبعة عشر ألف آیة فى هذا الخبر فکلمة «عشر» زیدت قطعا من بعض النساخ أو الرواة و سبعة آلاف تقریب کما هو معروف فى احصاء الامور لغرض آخر غیر بیان العدد کما یقال أحادیث الکافى ستة عشر ألف و المقصود بیان الکثرة و التقریب لا تحقیق العدد فان عدد آی القرآن بین الستة و السبعة آلاف.

شرح الکافی‌ ، المولی محمد صالح المازندرانى –جلد 11-  صفحه 77(پاورقی) – بعد از ذکر حدیث 28 از احادیث باب النوادر

و اما در مورد کلمه "هفده هزار " در این روایت ، کلمه"هزار" قطعا از جانب برخی نساخ یا راویان اضافه شده(یعنی در اصل روایت ، نبوده ، و به اشتباه در این روایت گنجانده شده)و "هفت هزار" تقریبی است برای شمار آیات قرآن ، همانگونه در شمارش متعارف است برای هدف دیگری غیر از بیان تعداد واقعی آیات  است ، فرضا همانگونه که گفته می شود تعداد احادیث کافی شانزده هزار حدیث است و منظور مقام کثرت است ، نه مقدار واقعی روایات ، چرا که  شمار آیات قرآن بین شش هزار تا هفت هزار آیه است.

 (شرح الکافی‌ ، المولی محمد صالح بن احمد بن شمس السروى المازندرانى، متوفی :1081 یا 1086 ه‍ ق‌ ، چاپ اول‌ -تهران- ایران‌ ، انتشارات المکتبة الإسلامیة‌ ،  1382 ه‍ ق‌ ، با حاشیه میرزا ابو الحسن شعرانى‌ )

البته در توضیح علامه رضوان الله علیه باید خاطر نشان کنم که : این اختلاف عددی(شش تا هفت هزار ) به این دلیل پیش می آید که :

1-ممکن است این اختلاف از جهت شماره و حساب آیات پیدا شده باشد،چون شیعه بَسمَله را در تمام سوره ها غیر از سوره برائت  ، جزو آیات به شمار می آورند و جهر به آن را حتی در نماز های اخفاتی مستحب می داند، و اگر کسی عمدا آن را در نماز ابتدای سوره ها نگوید نمازش باطل می شود (در این باره رجوع شود به :

احادیث باب یازدهم از ابواب القرائة فی الصلاة – وسائل الشیعه(چاپ آل البیت) –ج 6 ص 57 و ما بعد

الخلاف(انتشارات جامعه مدرسین)-شیخ طوسی-جلد 1 صفحه 328-مساله 82

الحدائق الناظره(انتشارت جامعه مدرسین)-محقق بحرانی –جلد 8 صفحه 107

السرائر(انتشارات جامعه مدرسین – قم)- بن ادریس-جلد اول صفحه 221

 در حالی که فرق اسلامی دیگری ، غیر از ابتدای سوره حمد و آیه 30  سوره نمل ، بسمله را جزو قرآن نمی دانند و در کتابت مصحف ، به قصد تیمن و تبرک در ابتدای سوره ها ،بسمله  کتابت می شود ، و حتی جهر به بسمله در نماز را مجاز نمی دانند .

رجوع شود به :

المجموع(انتشارات دار الفکر) – محیی الدین نووی-جلد 3 – صفحه 333 به بعد

2-در اثر ادغام آیات (مثلا بر اثر اختلاف روایت ها و قرائت ها ، دو آیه را یکی حساب کنند یا یک آیه را  به دو یا سه آیه تقسیم کنند .

3-ممکن است بعضی آیات که قرائت آنها منسوخ شده است نیز بحساب آمده باشد.

برای توضیح بیش تر در این مورد ، به کتاب ارزنده :  لوامع التنزیل و سواطع التأویل -  نوشته علامة سید أبو القاسم رضوی لاهوری(متوفی 1324 ه . ق ) مراجعه کنید.

فیض کاشانی(از علمای بزرگوار شیعه) در الوافی که احادیث کتب اربعه را جمع آوری کرده است ،  عینا همین روایت را از کافی با  همین الفاظ و همین اسناد نقل می کند و به جای سبعة عشر(هفده هزار) ، سبعة آلاف(هفت هزار) را ذکر می کند.

الوافی-الفیض الکاشانی-جلد 9 صفحات 1780 و 1781- حدیث 9089/7-(باب 269 اختلاف القراءات و عدد الآیات)

9089- 7 الکافی، 2/ 634/ 28/ 1 علی بن الحکم عن هشام بن سالم عن أبی عبد اللّٰه ع قال إن القرآن الذی جاء به جبرئیل ع على محمد ص سبعة آلاف آیة

 (الوافی‌ ، محمد محسن بن شاه مرتضى‌الفیض الکاشانى ، متوفی 1091  ه‍ ق‌ ،محقق/ مصحح: ضیاء الدین حسینى اصفهانى‌ چاپ اول‌- اصفهان ، انتشارات کتابخانه امام امیر المؤمنین علی علیه السلام)

اگر واقعا این "هفده هزاری" که آورده شده صحت داشت ، یقینا پیش از این ناصبی ها و دشمنان مذهب اهل بیت این را علم می کردند و برای کوبیدن شیعه از آن استفاده می کردند حتی موسی جار الله (متوفی 1369 ه . ق )که در کینه توزی و دشمنی اش نسبت به اتباع اهل بیت مشهور است  روایت مذکور را با لفظ"سبعة آلاف" بیان می کند.

الرد على موسى جار الله‌-الشیخ هادی آل کاشف الغطاء- صفحه 33 – المسألة الرابعه(فی القول بتحریف القرآن)

یروی الکافی عن الصادق علیه السلام أن القرآن الذی نزل به جبرائیل على محمد سبعة آلاف آیة...

(کلینی در) کافی از امام صادق (سلام الله علیه) روایت می کند که قرآنی که جبرئیل بر محمد (صلی الله علیه و اله و سلم)نازل فرمود ، هفت هزار آیه داشت.

 (الرد على موسى جار الله‌ ، آیت الله العظمی الشیخ هادى بن عباس بن على بن جعفر‌ النجفى( کاشف الغطاء)، متوفی 1361 ه‍ ق ، انتشارات مؤسسه کاشف الغطاء‌ ، تاریخ نشر: 1423 ه‍ ق‌ ، چاپ اول‌ - نجف اشرف- عراق‌)

احسان الهی ظهیر(متوفی 1407 ه . ق) که نویسنده ای از وهابیان متعصب پاکستانی است که عمر ننگین خود را صرف مبارزه با مذهب تشیع کرده و کتاب هایی چون (الشیعه و السنه - الشیعة وأهل البیت - الشیعة والتشیع فرق وتاریخ و ...) را در رد مکتب اهل بیت علیهم السلام نوشته و در کتاب  ( الشیعة و القرآن) از هیچ گونه تهمت و افترائی نسبت به شیعه دریغ نکرده و همه همت خود را معطوف این ساخته که ثابت کند ، شیعه قائل به تحریف قرآن است ، روایت فوق را با لفظ"سبعة آلاف" نقل می کند.

 (الشیعة والقرآن ،- إحسان إلهی ظهیر – صفحه 31)

فهذا الکلینی یروی فی ذاک الکافی:

پس آن کلینی(بعد از شرح اقوال علمای امامیه در مدح و ی) ، در کافی آنچنانی اش روایت می کند :

عن علی بن الحکم عن هشام بن صالح عن أبی عبد الله علیه السلام قال: إن القرآن الذی جاء به جبرائیل علیه السلام إلى محمد - صلى الله علیه وسلم  سبعة عشر ألف آیة

(الشیعه والقرآن ، إحسان إلهی ظهیر الباکستانی ، متوفی 1407هـ ق ، انتشارات ، إداره ترجمان السنه، لاهور – پاکستان)

شحاته محمد صقر از وهابیان  مصری ، در کتابی با عنوان "الشیعه هم العدو فاحذرهم" که علیه شیعه نوشته شده است ، روایت مذکور را با لفظ "سبعة آلاف" در کتابش ذکر می کند.

الشیعة هم العدو فاحذرهم - شحاتة محمد صقر- صفحه 133

وأن القرآن الذی نزل به جبریل على محمد سبعة آلاف آیة

 (الشیعة هم العدو فاحذرهم ، شحاتة محمد صقر ،انتشارات مکتبة دار العلوم، البحیرة -مصر )

 - عبد الله بن علی القصیمی از وهابیان تندرو ( در کتاب:  الصراع بین الاسلام و الوثنیه صفحه 71) - أبو زهرة ( متوفی 1394 ه‍ ق ) ( در کتاب : الامام الصادق ، صفحه 332 ) دکتر أحمد محمد أحمد جلی ( در کتاب دراسة عن الفرق فی تاریخ المسلمین ، صفحه 228  )  همگی نقل کرده اند که روایت فوق با لفظ "سبعة آلاف" آمده و نه "سبعة عشر الف" .

رجوع کنید به : کتاب مطارحات فی الفکر والعقیدة (چاپ ستاره – قم)- مرکز الرسالة - ص 111 – 112

روایت فوق در چاپ جدید کافی(نشر دار الحدیث) که تصحیح شده ، به جای "سبعة عشر الف" که در اثر اشتباه در نسخه برداری صورت گرفته ، لفظ "سبعة آلاف" که صحیح است آورده شده است.

کافی -جلد 4، صفحه  675- حدیث 28 از باب النوادر

الکافی ، ابو جعفر ابو جعفر محمد بن یعقوب‌ الکلینى ،متوفی 329 ه‍ ق‌ انتشارات: دار الحدیث للطباعة و النشر‌ ، چاپ اول‌ ، تاریخ نشر: 1429 ه‍ ق‌ -:قم- ایران‌ ، ‌ محقق/ مصحح: پژوهشگران مرکز تحقیقات دار الحدیث‌ ، دوره 15 جلدی

فرض شود اشتباهی در استنساخ انجام نگرفته و "سبعة عشر الف" صحیح باشد ، در این صورت : 

این روایت جزو اخبار آحاد است و تنها از طریق کلینی نقل شده است و همانگونه که ملاحظه شد این روایت در باب النوادر آمده است و نادرو شاذ به آن عمل نمی شود.

و این یعنی :  کلینی (قدس الله نفسه)  از اینکه این روایت جزو اخبار شاذ و نادر است ، کاملا مطلع بوده و لذا این حدیث را در باب نوادر آورده است. و ضمنا ایشان  در کافی ، جلد اول ، صفحه  68 - باب اختلاف الاحادیث – حدیث 8 ، (مقبوله عمر بن حنظله ) : این روایت را آورده که امام صادق صلوات الله در پاسخ به عمر بن حنظله می فرماید :

 یُتْرَکُ الشَّاذُّ الَّذِی لَیْسَ بِمَشْهُورٍ عِنْدَ أَصْحَابِکَ فَإِنَّ الْمُجْمَعَ عَلَیْهِ لَا رَیْبَ فِیه‏

آن روایت شاذ و غیر معروف نزد شیعه ، ترک شود، زیرا در روایت مورد اتفاق تردیدى نیست‏.

(الکافی ،ابو جعفر محمد بن یعقوب الکلینی الرازی ، متوفای :329 ه ق ، تصحیح وتعلیق : علی أکبر الغفاری ، چاپ پنجم ،انتشارات دار الکتب الاسلامیه – تهران- دوره 8 جلدی)

ولی این اشاعه های باطل و ادعاهای سخیف افرادی هیچ سررشته ای در علوم دینی ندارند و می خواهند راه تشکیک در قرآن کریم را از راه روایات و کتب روایی باز کنند ، به هیچ وجه قابل قبول نیست .

همچنین بزرگان امامیه از گذشته تا کنون همه بر سلامت قرآن از نقصان و تحریف متفق القول بودند ، اسامی برخی از این بزرگان را برای برای اثبات این مقوله بکار می گیریم :

شیخ محمد بن علی بن بابویه ملقب به صدوق (متوفی381 ه ق) در کتاب الاعتقادات باب الاعتقاد فی القرآن

شریف رضی ـ گرد آورنده نهج البلاغه- متوفّى سال406 ه ق.

شیخ محمد بن محمد بن نعمان ملقب به مفید(متوفی 413) در کتاب اوائل المقالات

شریف مرتضى على بن الحسین الموسوی ، ملقّب به علم الهدى ـ متوفّى سال 436 ه . ق در کتاب المسائل الطرابلسیات

محمد بن الحسن أبو جعفر طوسی ، ملقّب به شیخ الطائفة ـ متوفّى 460ه. ق در التبیان فی تفسیر القرآن

شیخ فضل بن حسن أبو علی طبرسی ، ملقب به  امین الإسلام ـ متوفی سال 548 ه . ق در تفسیر البیان .

شیخ ابن إدریس صاحب « السرائر فی الفقه » متوفّى 598 ه. ق .

سید بن طاووس حلّی متوفى سال  664 ه . ق در کتاب سعد السعود

علامه یوسف بن المطهر حلی متوفی 726 ه . ق  در کتاب المسائل المهناویه

شیخ زین الدین بیاضی عاملی کمتوفی 877  ه. ق در کتاب الصراط المستقیم

شیخ فتح الله کاشانی متوفی 988 ه .ق در تفسیر منهج الصادقین

مولی محمد باقر مجلسی متوفی سال 1111 ه .ق در کتاب بحار لانوار

فاضل جواد ، از علمای قرن یازدهم هجری ، در « شرح الزبدة فی الاصول » .

 شیخ أبو الحسن خنیزی ، صاحب « الدعوة الإسلامیة »متوفّى  1363 ه . ق

شیخ محمد نهاوندی ، صاحب التفسیر ، متوفّى 1371  ه. ق

 سید محسن امین عاملی ، متوفى 1371ه . ق ، در کتابش « الشیعة والمنار » .

شیخ عبدالحسین رشتی نجفی متوفی سال 1373 ، در « کشف الإشتباه فی مسائل جارالله » .

 شیخ محمد حسین کاشف الغطاء ، متوفى  1373ه .ق  ، در  « أصل الشیعة واصولها » .

سید محمّد کوهکمری معروف به حجّت ، متوفّى 1372 ه. ق در فتوایی از ایشان. .

علامه  سید عبدالحسین شرف الدین عاملی متوفّى 1381 ه . ق ،در « أجوبة مسائل جار الله » .

 شیخ آغا بزرگ طهرانی ، متوفّى 1389 ه . ق، در رساله «تفنید قول العوام بقدم الکلام » .

 آیت الله العظمی سید محمد هادی المیلانی ،متوفّی 1395 ه . ق، در فتوایی از ایشان .

 علامه سید محمد حسین طباطبائی متوفّى 1402 ه . ق، در تفسیر معروفش « المیزان فی تفسیر القرآن » .

 آیت الله العظمی سیّد روح الله موسوی خمینی ـ رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران ـ متوفی 1410 ه . ق در بحث اصولی خویش « تهذیب الاصول" در مبحث"حجیة ظواهر القرآن"

آیت الله العظمی سید أبوالقاسم موسوی خوئی(اعلی الله مقامه الشریف) زعیم حوزه علمیه نجف اشرف متوفی 1413 ه .ق  در کتابش « البیان فی تفسیر القرآن »

آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی(قدس الله نفسه الزکیه) در فتوایی از ایشان

 آیت الله العظمی سید شهاب الدین النجفی المرعشی(قدس الله نفسه الزکیه) متوفی سال 1411در فتوایی از ایشان

 

پنج شنبه 27 1 1394 10:37

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله و الصلوة و السلام علی سیدنا رسول الله و علی آله ، آل الله ، و اللعن الدائم المؤبد علی اعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله ...

شیخ سدید ابوعبدالله مفید- طاب ثراه -در اختصاص فرموده :

شیخ صدوق- طاب ثراه- به سندش از صحابی جلیل ،عبدالله بن عباس –رضی الله عنه-از رسول الله-صلی الله علیه و آله-  نقل کرده :

ذکر الله عز و جل عبادة و ذکری عبادة و ذکر علی‏ عبادة و ذکر الأئمة من ولده عبادة

همانطور که ذکر خداوند عبادت است ، ذکر پیغمبرش هم عبادت است و ذکر امیرالمؤمنین و اولادش هم عبادت است.

(اختصاص-حدیث فی الأئمه- ص224)

در موثقه علی بن ابی حمزه بطائنی از امام صادق صلوات الله علیه آمده :

إن ذکرنا من‏ ذکر الله‏ إنا إذا ذکرنا ذکر الله و إذا ذکر عدونا ذکر الشیطان.

(کافی-ج 2 ص 186-ب تذاکر الإخوان-ح 1)

بنابرین ، ذکر اهل بیت ، مساوی ذکر الله است.

خداوندمتعال در قرآن فرموده :

یا أیها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا (سوره احزاب آیه 41)

و در صحیحه زید شحام از امام صادق- سلام الله علیه - یکی از مصادیق "ذکر کثیر "  ، تسبیح سیدة النساء -سلام الله علیها-است.

می فرماید : تسبیح فاطمة الزهراء من‏ الذکر الکثیر الذی قال الله عز و جل‏ اذکروا الله ذکرا کثیرا

(وسائل –ج 6 ص 441- ب 8 از ابواب التعقیب و ما یناسبه – ح1 )

در موثقه ابو بصیر اسدی از امام صادق آمده ، ایشان از پدرشان امام باقر روایت کرده اند :

إن ذکرنا من‏ ذکر الله و ذکر عدونا من ذکر الشیطان.

پس ذکر اهل بیت از مصادیق ذکر الله و ذکر دشمنان اهل بیت ، بدیهی است که از مصادیق ذکر شیطان باشد.

وسائل-ج 7 ص 153- ب 3 از ابواب الذکر –ح 3)

جابر بن یزید جعفی از امام باقر نقل می کند که به ایشان فرموده :

إن الشیطان إذا سمع منادیا ینادی یا محمد یا علی ذاب‏ کما یذوب‏ الرصاص حتى إذا سمع منادیا ینادی باسم عدو من أعدائنا اهتز و اختال‏

 (وسائل -ج 21 ص 393- ب 24 از ابواب أحکام الولاد- ح 3)

شیطان از شنیدن کسی که اسماء شریفه یا علی ، یا محمد را می گوید ، ذوب می شود همانطور که سرب با آن صلابت در برابر آتش ذوب می شود.

امام عسکری  -سلام الله علیه- فرموده :

إن الله عز و جل جعل ذکرنا أهل‏ البیت‏ شفاء للصدور و جعل الصلوات علینا ماحیة للأوزار و الذنوب و مطهرة من العیوب و مضاعفة للحسنات

(بحار-ج 26ص 233-ک الإمامه -ب 3 از ابواب سائر فضائلهم-ح 1)

در صحیحه عبدالحمید طائی از  امام صادق صلوات الله علیه آمده :

من‏ ذکر الله‏ کتبت‏ له عشر حسنات و من ذکر رسول الله ص کتبت له عشر حسنات لأن الله قرن رسوله بنفسه.

علت اینکه ثواب ذکر خدا با ذکر رسول الله یکی است ، این است که خدا پیغمبرش را مقارن با خودش دانسته.

و در آیه مباهله ، امیرالمؤمنین مقارن نفس رسول الله است

فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءکم و نساءنا و نساءکم و أنفسنا و أنفسکم‏(سوره ال عمران آیه 61)

بنابراین ثواب ذکر امیرالمؤمنین ، با ثواب ذکر رسول الله یکی است و ثواب ذکر رسول الله ، با ثواب ذکر الله یکی است.

آیات و روایاتی که در ثواب ذکر الله آمده ، طبق قرآن و سنت ، همگی بر ذکر رسول الله تطابق دارند و از آنجا که امیرالمؤمنین نفس رسول الله است ، همگی فضائل این اذکار برای امیرالمؤمنین هم ثابت هستند.

برای روایات ثواب ذکر الله ، رجوع شود به :

کتاب های ،  ثواب الأعمال رئیس المحدثین شیخ صدوق رحمه الله و محاسن از فقیه اهل بیت ، احمدبن محمد برقی طاب ثراه .

خبر "ذکر علی عباده" متواتر است و در کتب فریقین آمده . در این خصوص رجوع شود به کتاب "عمده ابن بطریق حلی رحمه الله" که طرق صحیح این حدیث از منابع عامه را آورده.و همچنین مناقب ابن شهرآشوب مازندرانی طیب الله ثراه.

من حسب تتبع روایتی منصوص که ذکر یا علی را معادل شانزده هزار ختم قرآن باشد ، ندیدم. ولی استبعادی ندارد که چنین ثوابی باشد چرا که ثواب به حسب معرفت افراد متفاوت است.

روایتی که صدوق در ثواب الاعمال (ص154-ثواب من صلی علی النبی صلوة واحده) از أبو بصیر از امام صادق نقل کرده نیاز به تأمل دارد :

فرموده :  إذا ذکر النبی ص فأکثروا الصلاة علیه فإنه من صلى على النبی ص صلاة واحدة صلى الله علیه ألف صلاة فی ألف صف من الملائکة و لم یبق شی‏ء مما خلق الله إلا صلى على ذلک العبد لصلاة الله علیه و صلاة ملائکته

و کسی که ثواب صلوات را انکار کند یا آن را معقول نداند طبق فرمایش امام : چنین فردی جاهل و مغرور است.

 لا یرغب عن هذا إلا جاهل مغرور و قد برئ الله منه و رسوله.

اللهم صل و سلم و زد و بارک علی محمد و آله الطاهرین

X