ديدگاه اسلام در مورد همجنس گرائى
در قرآن مجيد در سوره هاى «اعراف»، «هود»، «حجر»، «انبياء»، «نمل» و «عنكبوت» اشاراتى به وضع قوم لوط و گناه شنيع آنها شده است، منتها در هر مورد، تعبيرش با مورد ديگر متفاوت است، در حقيقت هر كدام از اين تعبيرات، به يكى از ابعاد شوم اين عمل ننگين اشاره مى كند:
در سوره «اعراف» مى خوانيم كه لوط به آنها مى گويد: بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ: «شما جمعيتى اسرافكاريد».(1)
در سوره «انبياء» مى خوانيم: وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْء فاسِقِينَ: «ما لوط را از قريه اى كه «خبائث» انجام مى داد رهائى بخشيديم، آنها قوم بد و فاسقى بودند».(2)
در آيه مورد بحث نيز خوانديم، كه لوط به آنها مى گويد: بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ: «شما جمعيت تجاوزگرى هستيد».
در سوره «نمل» آمده است: بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ: «شما قومى جاهل و نادانيد».(3)
و در سوره «عنكبوت» آيه 29 از زبان لوط چنين آمده است كه به آنها مى گويد: أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِيلَ: «شما به سراغ مردان مى رويد و راه فطرت و نسل انسان را قطع مى كنيد».
به اين ترتيب، اين عمل زشت تحت عنوان «اسراف»، «خبيث»، «فسق»، «تجاوز»، «جهل» و «قطع سبيل» مطرح شده است.
«اسراف» از اين نظر كه، آنها نظام آفرينش را در اين امر فراموش كرده و از حدّ تجاوز نمودند، و تعدى نيز به همين خاطر بر آن اطلاق شده است.
«خبيث» به معنى كار يا چيز آلوده اى است كه طبع سالم آدمى از آن تنفر دارد، و چه عملى از اين عمل تنفر آميزتر است.
«فسق» به معنى خروج از اطاعت پروردگار، و برهنگى از شخصيت انسانى است كه از لوازم حتمى اين كار است.
«جهل» به خاطر بى خبرى از عواقب شومى است كه اين عمل براى فرد و جامعه دارد.
و بالاخره «قطع سبيل» نتيجه شوم اين عمل را كه در صورت گسترش منتهى به قطع نسل انسانى مى گردد; چرا كه تدريجاً علاقه به جنس موافق جانشين علاقه طبيعى به جنس مخالف مى شود مى باشد.
در حديثى از پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: لا يَجِدُ رِيْحَ الْجَنَّةِ زَنُوقٌ، وَ هُوَ الْمُخّنَّثُ!: «بوى بهشت به مشام كسى كه مورد همجنس گرائى واقع مى شود نخواهد رسيد»!
در حديث ديگرى از على(عليه السلام) مى خوانيم كه: «لواط را در سر حدّ كفر معرفى فرموده است».
و در حديثى از امام على بن موسى الرضا(عليه السلام) در فلسفه تحريم همجنس گرائى چنين آمده است:
عِلَّةُ تَحْرِيمِ الذُّكْرَانِ لِلذُّكْرَانِ، وَ الإِنَاثِ لِلاْ ِنَاثِ، لِما رُكِّبَ فِي الإِنَاثِ وَ ما طُبِعَ عَلَيْهِ الذُّكْرَانُ، وَ لِمَا فِي إِتْيَانِ الذُّكْرَانِ لِلذُّكْرَانِ، وَ الإِنَاثِ لِلاْ ِنَاثِ، مِنِ انْقِطَاعِ النَّسْلِ، وَ فَسَادِ التَّدْبِيرِ، وَ خَرَابِ الدُّنْيَا:
«فلسفه تحريم مردان بر مردان و زنان بر زنان اين است كه: اين امر بر خلاف طبيعتى است كه خداوند براى زن و مرد قرار داده (و مخالفت با اين ساختمان فطرى و طبيعى، سبب انحراف روح و جسم انسان خواهد شد) و به خاطر اين است كه: اگر مردان و زنان همجنس گرا شوند، نسل بشر قطع مى گردد، و تدبير زندگى اجتماعى به فساد مى گرايد، و دنيا به ويرانى مى كشد».
اين مسأله تا به آنجا از ديدگاه اسلام زشت و ننگين است، كه در ابواب حدود اسلامى، حدّ آن بدون شك اعدام شمرده شده است، و حتى براى كسانى كه مراحل پائين تر همجنس گرائى را انجام مى دهند، مجازات هاى شديدى ذكر شده، از جمله:
در حديثى از پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: مَنْ قَبَّلَ غُلاماً مِنْ شَهْوَة أَلْجَمَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِلِجَام مِنْ نَار:
«كسى كه پسرى را از روى شهوت ببوسد خداوند در روز قيامت لجامى از آتش بر دهان او مى زند»!.
مجازات كسى كه مرتكب چنين عملى شود، از سى تا 99 تازيانه ذكر شده است.
به هر حال، شك نيست كه انحراف جنسى از خطرناكترين انحرافاتى است كه ممكن است در جوامع انسانى پيدا شود; چرا كه سايه شوم خود را بر همه مسائل اخلاقى مى افكند، و انسان را به انحراف عاطفى مى كشاند.(4)
1 ـ اعراف، آيه 81.
2 ـ انبياء، آيه 74.
3 ـ نمل، آيه 55.
4. تفسير نمونه، جلد 15، صفحه 344.
این در حالی است که طبق نقشه ارائهشده از سوی آستان قدس رضوی، در مدخل ورودی آن امام همام به ایران هیچ نقطهای به نام خرمشهر وجود ندارد.
در مورد انتساب این حدیث نیز یافتههای فراوانی وجود دارد که "تابناک" برخی از آنها را به نقل از ویژه نامه امتداد ذکر میکند:
حجتالاسلام محمدصادقی با اشاره به برخی ریشه های ادامه یافتن انتشار حدیث شلمچه، برخی از مسئولان راهیان نور و برخی از مداحان کم سواد را عامل آن بر شمرده و گفت: «بنده شخصاً به برخی از این مسئولان نسبت به غیرواقعی و بی سند بودن این حدیث تذکر دادهام ولی باز هم شاهدیم که در رسانهها و تلویزیون این حدیث را برای مردم میگویند و به دنبال ساختن مستند تلویزیونی برای آن هستند.» اصلا چنین چیزی نیست...
حجتالاسلام جواد محدثی نیز میگوید: «چنین مطلبی را بنده اکنون میشنوم و اصلاً چنین چیزی مطرح نبود. البته میشود تحقیقات بیشتری نمود. »
سردار محمد فرهادی نیز با اظهار تأسف از گسترش چنین مطالبی بر جلوگیری و برخورد با تحریفات تاریخ دفاع مقدس تأکید و خاطرنشان کرد: «بنده در کل دوران جنگ هیچ چیز مستند و محکمی در اینباره نشنیدم.»
سردار ابراهیم جباری، فرمانده سپاه علی بن ابیطالب(ع) میگوید: «در زمان جنگ به هیچ وجه چنین حدیثی مطرح نشد و چنین مطلبی پس از جنگ گفته شده و میشود که در صورت نادرست بودن آن حتماً باید به راویان و کاروانها تذکر داده شود تا از گفتن چنین مطالبی بپرهیزند.»
گلعلی بابایی، از محققان و نویسندگان فعال دفاع مقدس با اظهار تأسف از بیان مطالب کمارزش و غیر واقعی و تأکید بر بیان حقیقتها و ناگفتههای ارزشمند حقیقی حادثه جنگ میگوید: «چنین حدیثی در زمان جنگ اصلاً مطرح نبود. فقط جادهای در شلمچه وجود داشت که به نام امام رضا(ع) نامگذاری شده بود. متأسفانه این روزها نظیر چنین مطالب کمارزش و غیرواقعی، بسیار گفته میشود. مگر برای عظمت شهدا، کمبود حقایق ارزشمند داریم که برخی به این مطالب متوسل میشوند!؟»
سرهنگ مهدی طاهری، از پیشکسوتان جنگ در این باره با توضیح کاملتری تأکید میکند: «اینکه امام رضا(ع) از منطقه شلمچه عبور کرده باشد یا نه؟ پس از عملیات کربلای چهار آن هم به صورت خیلی محدود در بین تعداد اندکی از مسئولان و فرماندهان مطرح شد. با اینکه قبل از آن جاده خرمشهر به شلمچه که انتهای آن به سهراهی منتهی میشد به نام امام رضا(ع) نامگذاری شده بود. آن موقع زمزمهای مطرح شد که امام رضا(ع) شاید از این مسیر عبور کرده باشند. ولی اصلاً چنین حدیثی گفته نمیشد. این در حالی بود که در آن ایام دو دیدگاه برای نامگذاری جاده و سهراهی به نام امام رضا(ع) وجود داشت. اول حدس و گمانی بود مبنی بر عبور امام هشتم(ع) از شلمچه که دیدگاه غالب بود، ولی با این حال در بین افراد محدود مطرح شده و اصلاً در بین رزمندگان فراگیر نبود. دیدگاه دوم نیز این بود که به علت استقرار تیپ 21 امام رضا(ع) از خراسان در آن منطقه، این نامگذاری انجام گرفته است.»
حجتالاسلام حسین جوشقانی، یکی از مسئولان مؤسسه سیره شهداء میگوید: «محققان و پژوهشگران این مؤسسه پس از شنیدن این حدیث و برخی روایات حاشیهای آن، پس از مدتها تحقیق و بررسی به سند و مدرک معتبری در این زمینه نرسیدند و متوجه شدند اصلاً چنین روایتی وجود ندارد.» وی با اشاره به انتشار برخی روایات غیر واقعی در میان زائران مناطق جنگی در سالهای گذشته و غفلت و بیتوجهی برخی راویان در این زمینه یادآور شد: «به همه راویان جنگ تذکر جدی داده شده تا از گفتن این حدیث بپرهیزند و هیچ یک از اعضای این مؤسسه چنین مطلبی را بیان نمیکنند. علاوه بر اینکه همه افراد باید در روایتگری و بیان مطالب آن هم از سوی امامان معصوم(ع)، کاملاً مراقب باشند.»
حجتالاسلام حائری، از کارشناسان دارالحدیث قم نیز با اشاره به طرح این پرسش از پانزده سال پیش تا کنون میگوید: «یک تیم مستقل تحقیقاتی متشکل از متخصصان علوم حدیث در این مؤسسه در پی یافتن سند و مدرک حضور امام هشتم(ع) در شلمچه و همچنین حدیث منسوب به ایشان درباره شلمچه و شهدای آن، تمامی کتابهای جدید و قدیم از شیعه و سنی را بررسی و مطالعه نمودند، اما هیچ نشانهای حتی بهاندازه یک جمله یا یک کلمه هم یافت نشد. اگر چه ادعا نمیکنیم که اصلاً نیست، اما با بررسیهای فراوان هیچ سندی برای آن پیدا نشد و بهتر است مدعیان طرح این حدیث، منابع و اسناد خود را ارائه نمایند.»
معلوم نیست با وجود تذکر مسئولان و انتشار جعلی بودن این حدیث، برخی راویان کاروانهای راهیان نور با چه انگیزه و هدفی این حدیث را برای مردم و جوانان جعل و روایت میکنند؟ این تقدسزایی بیمبنا در حالی اتفاق میافتد که امیدواریم در سال 89 که با نام "همت مظاعف و کار مضاعف" مزین شده، مسئولان امر ضمن برخورد جدی با این خرافهگرایی و انحرافات سلیقهای و مذهبگونه، در امر آبادانی خرمشهر عزیز و برخی مناطق همسایه با مناطق عملیاتی همت مضاعفی بگمارند و مشکلات وحشتناک ساکنان این مناطق را برطرف کنند.