معرفی وبلاگ
وَإِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاَِنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ، فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ، وَدَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى ، وَأَمَّا أَعْدَاءُ اللهِ فَدُعَاؤُهُمْ الضَّلالُ، وَدَلِيلُهُمُ الْعَمْى... نهج الباغه خطبه 38 شُبهه را از اين جهت شُبهه ناميده اند كه شبيه و مانند حق است، پس روشني دوستان خدا در چيزهاي شُبهه ناك، ايمان و يقين است، و راهشان راه هدايت و رستگاري است و اما دشمنان خدا پس دعوت آنان به ضلالت و گمراهي است، و راهنماي آنان كوري آنان مي‎باشد.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 501924
تعداد نوشته ها : 502
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

شيطان اعلم است يا ...

سيد مرتضى علم الهدي-رضوان الله عليه- نقل كرده است كه  استادش ، شيخ مفيد- رضوان الله عليه- فرمود: ابو الحسن على بن ميثم(1)  (شيعي مذهب است) از ابو الهذيل علاف(2)‏ (كه او از اهل سنت است) پرسيد

آيا نمى‏دانى كه شيطان از همه خيرات نهى مى‏كند و به همه بدي ها امر مى‏كند ؟

ابو الهذيل گفت: بلى مى‏دانم.

على بن ميثم گفت: آيا ممكن است كه  شيطان به همه بديها امر كند و بدي ها را نداند ، و از همه خوبيها نهى كند و آنها را نداند ؟

ابو الهذيل گفت: چنين چيزي ممكن نيست.

پس ابو الحسن گفت: پس ثابت شد كه شيطان همه خير و شر را مى‏داند.

ابو الهذيل گفت: بلى.

ابو الحسن گفت: به من بگو آيا امامى كه بعد از رسول صلّى اللَّه عليه و آله به او اعتقاد دارى(منظور خليفه اول است) آيا همه خير و شر را مى‏داند ؟

علّاف گفت: خير.

على بن ميثم به او گفت: بنا بر اين شيطان دانا تر از امام توست! پس ابو الهذيل ساكت شد.

الفصول المختاره – ص 23

فصل مناظرة ابن ميثم مع العَلَّافِ في العقائد

[قال السيد المرتضي علم الهدي] : حدثني الشيخ أبو عبد الله أيده الله قال سأل أبو الحسن علي بن ميثم أبا الهُذَيْلِ العَلَّافَ فقال له أ ليس تعلم أن إبليس ينهى عن الخير كله و يأمر بالشر كله فقال نعم قال أ فيجوز أن يأمر بالشر كله و هو لا يعرفه و ينهى عن الخير كله و هو لا يعرفه قال لا فقال له أبو الحسن رحمه الله قد ثبت أن إبليس يعلم الشر كله و الخير كله قال أبو الهذيل أجل قال فأخبرني عن إمامك الذي تأتمُّ به بعد الرسول ص هل يعلم الخير كله و الشر كله قال لا قال له فإبليس أعلم من إمامك إذن فانقطع أبو الهذيل.

______________________________
(1). ابو الحسن على بن اسماعيل بن شعيب بن ميثم بن يحيى التمّار كوفى، ساكن بصره بود و از متكلمين برجسته و سرشناس شيعه مى‏باشد و با ابو الهذيل و نظّام گفتگوهائى داشتند. از كتابهاى اوست: «الامامة»، «كتاب الطلاق»، «كتاب النكاح»، «كتاب مجالس هشام بن حكم» و «كتاب المتعة».ر . ك : «رجال النجاشى» ص 251 شماره 661.

 (2). محمد بن الهذيل بن عبيد اللَّه بن مكحول، معروف به ابو الهذيل علّاف از بزرگان معتزله بود و كتابهائى در دفاع از آنها نوشته است. او از اهل بصره بود سپس به بغداد آمد. ابو الهذيل خبيث القول و باعث تفرقه اجماع مسلمانان بود. «تاريخ بغداد» 3/ 366 شماره 1482 ابو الهذيل در سال 135 هجرى قمرى در بصره به دنيا آمد و تا پيش از سال 204 هجرى قمرى كه مأمون او را به بغداد فرا خواند از آنجا بيرون نرفت. شهرت او به علّاف براى اين است كه خانه‏اش در بصره، در كوى علّافان قرار داشت. وى در جدل قوىّ و ماهر بود، چه روزگارى كه او در آن زندگى مى‏كرد، عصر جدل و احتجاج و نقض و ابرام آراء بوده است ... ابو الهذيل معتقد بود كه اهل آخرت به آنچه از آنها سر مى‏زند مجبورند و دوزخيان بدون اراده و اختيار سخن مى‏گويند و در جهان آخرت هيچ كس قادر بر انجام دادن كار و گفتارى نيست ... راوندى در كتابش به نام «فضائح المعتزله» آراى ديگرى به او نسبت داده ... شهرستانى ادّعا كرده كه ابو الهذيل به پيروى از ده قاعده از استاد خويش واصل بن عطاء متمايز مى‏شود. «شيعه در برابر معتزله و اشاعره» ص 164- 167


دسته ها : مناظرات
چهارشنبه 28 12 1392 21:49
X