معرفی وبلاگ
وَإِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاَِنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ، فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ، وَدَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى ، وَأَمَّا أَعْدَاءُ اللهِ فَدُعَاؤُهُمْ الضَّلالُ، وَدَلِيلُهُمُ الْعَمْى... نهج الباغه خطبه 38 شُبهه را از اين جهت شُبهه ناميده اند كه شبيه و مانند حق است، پس روشني دوستان خدا در چيزهاي شُبهه ناك، ايمان و يقين است، و راهشان راه هدايت و رستگاري است و اما دشمنان خدا پس دعوت آنان به ضلالت و گمراهي است، و راهنماي آنان كوري آنان مي‎باشد.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 502016
تعداد نوشته ها : 502
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

شبهه تصدّى مقام امامت توسط كودك

سؤال: با توجه به آيه 6 سوره نساء آيا تصدّى مقام امامت توسط كودك صحيح است؟

جواب: برخى در اعتراض به عقائد شيعه گفته اند: در قرآن كريم در مورد كودكان يتيم اينطور آمده: (وَابْتَلُوا الْيَتَمى حَتَّى إذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ ءانَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِليْهِمْ أَمْوَلَهُمْ)«ويتيمان را چون به حدّ بلوغ برسند; بيازماييد; اگر در آنها رشد (كافى) يافتيد، اموالشان را به آنها بدهيد»(1). چگونه ممكن است كودكى را امام قرار داد و او را ولىّ بر مردم در تمام امور دين و دنيا نمود و حال آنكه طبق اين آيه كودكان قبل از رشد حتّى حق تصرف در اموال خود را نيز ندارد؟ امّا امام بايد والى و سرپرست تمام اموال از قبيل صدقه و خمس و امين بر شريعت و رهبر فقيهان و حاكمان باشد. در حاليكه شيعه معتقد است كه كودكان نيز مى توانند به مقام امامت برسند.

در پاسخ به اين سخن مى گوييم: «اين اشكال از كسى صادر مى شود كه بصيرتى در دين ندارد; زيرا آيه اى را كه مخالفان در اين باب به آن اعتماد كرده اند، خاص است و شامل امام معصوم نمى شود; زيرا خداوند متعال با برهان و قياس و دليل سمعى، امامت آنان را ثابت فرموده و اين مى رساند كه امام، مخاطب آيه فوق نمى باشد و از زمره ايتام خارج است. و هيچ اختلافى بين امّت نيست كه اين آيه، مربوط به كسانى است كه عقلشان ناقص است و هيچ ربطى به آنان كه عقلشان ـ به عنايت الهى ـ به حدّ كمال رسيده، ندارد اگرچه كودك باشد. لذا آيه شريفه شامل ائمه اهل بيت(عليهم السلام) نمى شود.»(2)

منشأ اين طور اشكالات اين است كه امام را با ديگران مقايسه كرده اند و براى او امتياز خاصى قائل نيستند. ولى اگر معتقد شديم كه امام ـ اگرچه كودك باشد ـ كسى است كه با معجزه و نصّ، امامتش ثابت شده و عقلش به عنايت الهى كامل گرديده است، ديگر او را با مردم عوام مقايسه نكرده و احكام آنان را بر او تطبيق نمى كنيم. از آن جهت كودك از يك سرى كارهاى اجتماعى ممنوع شده است كه عقلش رشد نيافته و هنوز مصالح و مفاسد خود را درك نمى كند، ولى امام از ابتدا مورد توجه خاص خداوند متعال قرار گرفته و عقلش كامل شده است، تا بتواند ديگران را دستگيرى كرده و به كمال برساند، همان گونه كه سراسر زندگانى امام و قضايايى كه در دوران حيات او اتفاق افتاده بر اين مطلب گواهى مى دهد; همچنين قرآن كريم بطور صريح اشاره به نبوت پيامبرانى دارد كه در كودكى به مقام نبوت رسيدند و اين خود گواه بر اين است كه افرادى را كه خداوند انتخاب كرده و باعنايت خويش عقلشان را كامل كرده از عموم اين آيه خارج هستند.(3)

 نداي اسلام ، مرجعي براي پاسخ به شبهات وهابيت و تبيين ضلالات وهابيان گمراه

1 ـ سوره نساء، آيه 6.

2 ـ الفصول المختاره، ص 149 و 150.

3 ـ على اصغر رضوانى، امام شناسى و پاسخ به شبهات (1)، ص 202.

 

 


دسته ها :
پنج شنبه 8 10 1390 12:57
X