معرفی وبلاگ
وَإِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاَِنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ، فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ، وَدَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى ، وَأَمَّا أَعْدَاءُ اللهِ فَدُعَاؤُهُمْ الضَّلالُ، وَدَلِيلُهُمُ الْعَمْى... نهج الباغه خطبه 38 شُبهه را از اين جهت شُبهه ناميده اند كه شبيه و مانند حق است، پس روشني دوستان خدا در چيزهاي شُبهه ناك، ايمان و يقين است، و راهشان راه هدايت و رستگاري است و اما دشمنان خدا پس دعوت آنان به ضلالت و گمراهي است، و راهنماي آنان كوري آنان مي‎باشد.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 501918
تعداد نوشته ها : 502
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

ماجراي روياي صادقه آيت الله مرعشي و زيارت حضرت فاطمه معصومه(س)

حضرت آيه الله مرعشي نجفي به طلاب مي فرمودند: علت آمدن من به قم اين بود كه پدرم (كه از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت علي (ع) بيتوته نمود كه آن حضرت را ببيند، شبي در حالت مكاشفه حضرت را ديده بود كه به ايشان مي فرمايند: ادامه ماجرا در ادامه مطلب... ماجراي روياي صادقه آيت الله مرعشي و زيارت حضرت فاطمه(س) جلوه‌هايي از مقام و منزلت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علي ها را مي‌توان در سيره و كلام بزرگان مشاهده كرد؛ اما يكي از ويژگي‌هاي اين مجلله عـظيم‌الشـان كه مبين جايگاه والاي ايشان است شباهت به جده‌اش حضرت زهرا سلام الله عليه در معيارهاي ارزشي است. شبكه ايران نوشت: همان گونه كه پيامبر (ص) در شان حضرت زهرا سلام الله عليها فرمود:‌ "فداها ابوها": (پدرش به فدايش باد)، حضرت موسي بن جعفر عليه السلام نيز در شان حضرت معصومه عليها سلام فرمود: "فداها ابوها" "روزي عده اي از شيعيان وارد مدينه شدند و پرسش‌هايي داشتند كه مي خواستند از محضر امام كاظم(ع) بپرسند. امام(ع) درسفر بودند، پرسش‌هاي خود را نوشته به دودمان امامت تقديم نمودند، چون عزم سفر كردند براي پاسخ پرسش‌هاي خود به منزل امام(ع) شرفياب شدند، امام كاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنها امكان توقف نداشتند، از اين رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسش‌ها را نوشتند و به آنها تسليم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدينه منوره خارج شدند، در بيرون مدينه با امام كاظم(ع) مصادف شدند و داستان خود را براي آن حضرت شرح دادند. هنگامي كه امام(ع) پرسش‌هاي آنان و پاسخ‌هاي حضرت معصومه(س) راملاحظه كردند، سه بار فرمودند: "فداها ابوها" همچنين حضرت معصومه عليها سلام همنام حضرت فاطمه زهراست و چون جده‌ بزرگوار خويش داراى مقام شفاعت ‏است و به واسطه اين بانوى گرامى بسيارى ازشيعيان داخل بهشت مى‏گردند. در اين‏باره امام صادق(ع) مى‏فرمايد: آگاه باشيد، براى بهشت هشت دراست؛ سه تا از آنها به سوى قم‏باز مى‏شود. در آنجا بانويى قبض روح مى‏شود.

او از جمله‏ فرزندانم، و نامش فاطمه دختر موسى است. به شفاعت او همه شيعيان‏ داخل بهشت مى‏گردند. اما يكي از گفتني‏هاي در خور تامل در شان و مقام حضرت معصومه(س)، تجلي و برابري بارگاه ايشان با حضرت زهرا(س) است؛ حكايتي كه سبب شد عالم فرزانه و عارف زاهد حضرت آيت الله مرعشي نجفي را به مدت شصت‌سال نخستين زائر حضرت معصومه(س) كند و در اين مدت يكى از پرشكوهترين نمازهاى جماعت شهر قم به امامت اين مرجع بزرگ تقليد برگزار شود. آقاي شيخ عبدالله موسياني (از شاگردان آيه الله مرعشي) نقل مي كنند كه: حضرت آيه الله مرعشي نجفي به طلاب مي فرمودند:علت آمدن من به قم اين بود كه پدرم (كه از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت علي (ع) بيتوته نمود كه آن حضرت را ببيند، شبي در حالت مكاشفه حضرت را ديده بود كه به ايشان مي فرمايند: سيد محمود چه مي خواهي؟ عرض مي كند: مي خواهم بدانم قبر حضرت فاطمه زهرا(ع) كجا است؟ تا آن را زيارت كنم. حضرت فرمود : من كه نمي توانم (بر خلاف وصيت آن حضرت) قبر او را معلوم كنم. عرض كرد: پس من هنگام زيارت چه كنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه زهرا(ع) را به فاطمه معصومه (س) عنايت فرموده است، پس هر كس بخواهد حضرت زهرا(ع) را درك كند به زيارت فاطمه معصومه(س) برود. آيه الله مرعشي مي فرمودند: پدرم مرا سفارش مي كرد كه من قادر به زيارت ايشان نيستم اما تو يه زيارت آن حضرت برو.

لذا من به خاطر همين سفارش، براي زيارت فاطمه معصومه(س) و ثامن الائمه(ع) آمدم و به اصرار موسس حوزه علميه قم (آيه الله حائري) در قم ماندگار شدم.

آيه الله مرعشي در آن زمان مي فرمودند: شصت سال است كه من اول زائر حضرتم. در برخى از يادداشت‌هاى معظم له آمده است :هنگامى كه در قم سكونت كردم (1343 ق )، صبح‌ها در حرم حضرت معصومه عليهاالسّلام اقامه نماز جماعت نمى‌شد و من تنها كسى بودم كه اين سنّت را در آنجا رواج دادم و از شصت سال پيش به اين طرف صبح زود و پيش از باز شدن درهاى حرم مطهر و زودتر از ديگران مى‌رفتم و منتظر مى‌ايستادم .

اين انتظار گاهى يك ساعت قبل از طلوع فجر بود تا خدّام درها را باز كنند زمستان و تابستان نداشت. در زمستان‌ها، هنگامى كه برف همه جا را مى‌پوشاند، بيلچه‌اى كوچك به دست مى‌گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز مى كردم تا خود را به حرم مطهر برسانم .

در آغاز خود به تنهايى نماز مى خواندم . تا پس از مدتى يك نفر به من اقتدا كرد و پس از آن كم كم افراد ديگر اقتدا كردند و به اين ترتيب نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز كردم و تا امروز كه شصت سال از آن تاريخ مى گذرد، ادامه دارد. آهسته آهسته ظهرها و شبها نيز اضافه شد و از آن پس روزى سه بار در مسجد بالاسر حضرت معصومه عليهاالسّلام و صحن شريف نماز مى‌خوانم


سه شنبه 24 12 1389 17:13
X