معرفی وبلاگ
وَإِنَّمَا سُمِّيَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لاَِنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ، فَأَمَّا أَوْلِيَاءُ اللهِ فَضِيَاؤُهُمْ فِيهَا الْيَقِينُ، وَدَلِيلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى ، وَأَمَّا أَعْدَاءُ اللهِ فَدُعَاؤُهُمْ الضَّلالُ، وَدَلِيلُهُمُ الْعَمْى... نهج الباغه خطبه 38 شُبهه را از اين جهت شُبهه ناميده اند كه شبيه و مانند حق است، پس روشني دوستان خدا در چيزهاي شُبهه ناك، ايمان و يقين است، و راهشان راه هدايت و رستگاري است و اما دشمنان خدا پس دعوت آنان به ضلالت و گمراهي است، و راهنماي آنان كوري آنان مي‎باشد.
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 501537
تعداد نوشته ها : 502
تعداد نظرات : 163
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

نداى لا فتى إلّا علىّ

نداى« لا سيف إلّا ذو الفقار و لا فتى إلّا عَلىٌّ » در كجا و از چه كسى شنيده شد؟

جواب: طبرى در «تاريخ الاُ مم و الملوك»(1) از ابو رافع نقل مى كند :

در جنگ احد پس از آنكه على بن ابى طالب پرچمداران دشمن را به قتل رسانيد ، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) عدّه اى از مشركان قريش را ديد و به على فرمود : بر اين دسته حمله كن .

على(عليه السلام) بر گروه آنها حمله نموده و آنها را متلاشى ساخت و عمر و بن عبدالله جمحى را كشت. سپس پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)جماعتى ديگر از مشركان قريش را مدّ نظر قرار داده و به على فرمود : «بر ايشان حمله كن» . على بر گروه آنها حمله نموده و جمع آنها را پراكنده كرد و شيبة بن مالك را به هلاكت رساند. سپس جبرئيل به رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) گفت:«يا رسول الله إنَّ هذا للمواساة» [اى رسول خدا!اين است معناى با جان و دل يارى نمودن] . پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «إنّه منّي وأنا منه» [او از من است و من از او هستم]. جبرئيل گفت :«وأنا منكما» [من هم از شما دو نفر هستم] . ابورافع مى گويد : در اين هنگام لشكريان صدايى را شنيدند كه مى گفت:

لا سيف إلاّ ذو الفقار

ولا فتى إلاّ علي .

ابن ابى الحديد نيز اين روايت را در «شرح نهج البلاغه» ذكر كرده و مى گويد : «اين روايت مشهور است» ، و اضافه مى كند كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمودند : «اين ، صداى جبرئيل است»(2).

علاّمه امينى مى گويد: احاديثِ گوناگون نشان مى دهند كه اين حادثه چند بار اتّفاق افتاده است ، و چنانكه گفتيم ندا دهنده در روز اُحد جبرئيل بوده است . ولى ندا دهنده در روز بدر فرشته اى است كه «رضوان» نام دارد(3).(4)

ما را از دعاي خيرتان فراموش نفرماييد ، وبلاگ نداي اسلام

1ـ تاريخ الاُ مم و الملوك ج 2، ص 514

2 ـ شرح نهج البلاغة 1: 9; 2: 236; 3: 281 [1/29، مقدّمه; 13/293، خطبه 238; 14/251].

3 ـ مراجعه شود: كفاية الطالب: 144 [277 ـ 280، باب 69]; والرياض النضرة 2: 190 [3/137].

4ـ شفيعي شاهرودي، گزيده اى جامع از الغدير، ص 158.

دسته ها :
چهارشنبه 1 4 1390 23:23

 امامت از ديدگاه امام رضا(عليه السلام)

سؤال: امام رضا(عليه السلام) در توصيف مقام و منزلت امامت چه بيانى دارند؟

جواب: در حديثى امام رضا(عليه السلام) به عبدالعزيز بن مسلم مى فرمايد: «مگر مردم مقام و منزلت امامت را در ميان امت مى دانند تا روا باشد كه به اختيار و انتخاب ايشان واگذار شود؟ همانا امامت، قدرش والاتر، و شأنش بزرگ تر، و منزلتش عالى تر، و مكانش رفيع تر، و عمقش ژرف تر از آن است كه مردم با عقل خود به آن برسند، يا با آراى خود آن را دريابند، و يا به انتخاب خويش امامى را منصوب كنند.

همانا امامت، مقامى است كه خداى ـ عزّ وجلّ ـ بعد از رتبه نبوّت و خلّت، در مرتبه سوم به ابراهيم اختصاص داد و به آن فضيلت مشرّفش ساخت، و نامش را بلند و استوار نمود و فرمود: «همانا من تو را امام مردم قراردادم.» ابراهيم خليل(عليه السلام) از نهايت شادى به خداوند عرض كرد: «از فرزندان من هم؟» فرمود: «پيمان و فرمان من به ستمگران نمى رسد.»

پس كيست كه بتواند امام را بشناسد و يا انتخاب امام براى او ممكن باشد؟

هيهات! هيهات! در اينجا خردها گم گشته، خويشتن دارى ها بيراهه رفته، عقل ها سرگردان، ديده ها بى نور، بزرگان كوچك، حكيمان متحيّر، خردمندان كوتاه فكر، خطيبان درمانده، شاعران وامانده، اديبان ناتوان، و سخن دانان درمانده اند كه بتوانند يكى از شؤون و فضايل امام را توصيف كنند. و آنان همگى به عجز و ناتوانى خود معترفند. چگونه مى توان تمام اوصاف و حقيقت امام را بيان كرد، يا مطلبى از امر او را فهميد، و جايگزينى كه كار او را انجام دهد پيداكرد؟!

ممكن نيست، چگونه و از كجا؟ در صورتى كه او از دست ياران و وصف كنندگان اوج گرفته، و مقام ستاره در آسمان را دارد، او كجا و انتخاب بشر كجا؟ او كجا و خرد بشر كجا؟ او كجا و مانندى براى او  كجا؟....»(1)(2)

 وبلاگ نداي اسلام ، پاسخ به شبهات وهابيت و دفاع از حقانيت مذهب راستين تشيع

 1. اصول كافى، ج 1، ص 198 ـ 203.

2. على اصغر رضوانى، امام شناسى و پاسخ به شبهات (1)، ص 64.

دسته ها : شعرها
چهارشنبه 1 4 1390 23:20
X